به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به مناسبت سالروز جهانی مبارزه با دخانیات نشست علمی «دخانیات، ناهنجاری اجتماعی فرهنگی» با حضور اباذر اشتری جامعهشناس و مشاور علمی پژوهشی جمعیت مبارزه با دخانیات، مهرداد عربستانی، انسانشناس و عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران و کاظم ملکوتی روانپزشک و عضو هیاتعلمی دانشگاه علومپزشکی دانشگاه ایران روز یکشنبه ۲۶خردادماه سال جاری در سرای اهل قلم برگزار شد.
در ابتدای مراسم اشتری درباره اعتیاد به سیگار که باید به عنوان یک معضل اجتماعی شناخته شود و نه یک مشکل پزشکی گفت: در این جلسه میخواهم بر دو محور اصلی تاکید کنم یک سری آمار و ارقام و حقایقی در جامعه وجود دارد که تحلیلهای قابل ملاحظهای به دست میدهد. جنبه دیگری که مورد توجه است و باید بررسی کنیم که آیا مسئله دخانیات یک مسئله اجتماعی است یا خیر؟ در مورد آمارها باید گفت ما یک آمار جهانی و داخلی داریم. چندی پیش WHO اعلام کرد یک میلیارد و صدمیلیون نفر در دنیا مصرفکننده دخانیات هستند و نزدیک به ده ملیون نفر در سال ۲۰۱۷ نفر در اثر مصرف آن جان باختند.
وی ادامه داد: در کل به صورت مستقیم و غیرمستقیم سه نوع دود داریم. دسته اول توسط مصرفکننده دخانیات استفاده میشود. دسته دوم آن دسته از افرادی هستند که در معرض دود هستند و سوم افرادی هستند که در معرض ضایعات دود بر سطح اشیا هستند. حدود ۱۵ درصد این مرگومیرها مصرفکننده دخانیات نیستند که عموما جامعه بانوان را تشکیل میدهد و در کشور ما حدود ۹ هزار نفر هستند که مصرفکننده نیستند اما جان خود را به علت دخانیات از دست میدهد. بنابراین میتوان گفت یک مسئله اجتماعی است. هیچ بیماری به طور خاص نمیتواند مانند دخانیات عامل مرگ و میر باشد در واقع تلفات و مرگ و میر ناشی از آن از تصادفات هم بیشتر است.
وی با اشاره به فعالیتهای دولت در این زمینه گفت: متاسفانه دولت هم برای عدم مصرف تاکنون پای کار نیامده است. ما در این دهه اخیر در همه چیز تحریم شدیم به جز دخانیات و جالب است بدانید که هر دو، الی سه سال یک بار رشد صد در صد داشتیم.
این پژوهشگر دخانیات را به سه دسته طبقهبندی کرد و گفت: عموما افراد به سه روش دخانیات را مصرف میکنند دسته اول افرادی هستند که توتون یا تنباکو را با آتش مصرف میکنند، دسته دوم افرادی هستند که همراه با آب و آتش به شکل قلیان مورد استفاده خود قرار میدهند و دسته سوم افرادی هستند که به صورت مستقیم و بدون آب و آتش مصرف میکنند؛ مانند ناس و غیره. حال اینکه دخانیات را یک مسئه اجتماعی میدانیم علت آن این است که صاحبنظران به چیزی مسئله اجتماعی میگویند که سه ویژگی کلی داشته باشد اول از حالت فردی خارج شود، دوم بعد تاریخی داشته باشد و سوم دارای عوامل متعدد غیرخطی باشد.
وی افزود: اگر بخواهیم دخانیات را به عنوان یک آسیب شناسایی کنیم دروازه ورود انواع بزه و آسیب اجتماعی است. متاسفانه تا کنون تنها پزشکان درباره آسیبهای دخانیات اظهار نظر کردهاند و بعد پزشکی آن پررنگتر از ابعاد دیگر آن شده است.
کیفآورها همیشه بودند
در ادامه عربستانی با اشاره به اهمیت لذت و اعمال کیفآور در میان جامعه گفت: همه میدانیم که سیگار کشیدن یک امر لذتآور است. وقتی اینگونه نگاه کنیم به عقیده من ممکن است در تحلیلها تاثیر بگذارد. همواره در تمامی فرهنگها اعمال کیفآور رواج دارد و هیچ فرهنگ و کشوری نیست که در آن مواد کیفآور وجود و رواج نداشته باشند. سوال اینجاست که چرا برخی کیفآورهای مضر مجاز هستند و برخی هم ممنوعیت جدی دارند؟
وی با اشاره به تحقیقات و کتابهای موجود درباره دخانیات و میزان مصرف آن ادامه داد: پژوهشی درباره کشور ما از سوی یک پژوهشگر آمریکایی نوشته شده است که مصرف قهوه، الکل و سیگار را از پنجاه سال پیش در ایران را بررسی کرده است نام این اثر در جستوجوی لذت است. از دیگر پژوهشگرانی که تحلیلهای قابل توجهی در این زمینه دارد فروید است وی اینگونه مطرح میکند که در برنامهای که تمدن برای انسان لحاظ کرده است سعادت انسان در آن لحاظ نشده است. اینگونه تعریف میشود که ما در فرآیند اجتماعی شدن از تمایلات ذاتی بشر چشمپوشی کنیم و در عوض اجتماعی شویم که در اینجا فروید از واژه ناکامماندگی سخن میگوید.
عربستانی گفت: هر چقدر جامعه محدودیتهایش زیاد شود ناچار است امکانات بیشتری ارائه دهد اگر این اتفاق نیفتد جامعه دچار یأس و تعارض میشود یا سمت مواد کیفآوری چون سیگار روی میآورد. بنابراین تنها آسیبزا بودن دخانیات نمیتواند علت اصلی عدم مصرف آن باشد بسیاری از کارهای یدی و بدنی در جامعه وجود دارد که آسیبهای زیادی را به افراد وارد میکند این نوع نگاه افراد جامعه است که باید بداند از کدام یک از اعمال آسیبزا جلوگیری کند. درواقع مسائل آسیبزای زیادی در جامعه وجود دارد و ما باید تصمیم بگیریم که کدام را کم کنیم ما جایگزین مناسبی برای دخانیات نداریم به عبارت دیگر منابع لذت در جامعه ما کم است. محدودشدن جامعه بدون در نظر گرفتن امکانات تنها به یک چیز منجر میشود و آن هم اینکه چشماندازی زیبایی تیره و تار میشود.
در ادامه این نشست ملکوتی با اشاره به اختلال رفتاری افرادی که به سیگار اعتیاد دارند، گفت: در مغز ما یک حلقهای وجود دارد که اگر تحریک شود در آن لذت ایجاد میشود و هر نوع لذتی میتوان برای آن متصور شد. در حین بیماریهایی مانند افسردگی این حلقه در مغز خاموش میشود و به شدت کارآیی خود را از دست میدهد.
وی ادامه داد: انسان همواره در تعارض بین منطق و لذت است و خودآگاه ما نقش کنترلگری در آن را دارد. طبیعی است که فردی که مضطرب است سیگار برای آن جذابیت زیادی دارد و باعث آرامش آن میشود همه این موارد بستگی به عادتهای زندگی و سبک زندگی افراد دارد. اینکه برای آرامش و لذت خود چه اعمالی را انجام دهند. در مثالی دیگر هنگامی که فرد سیگار میکشد یا موادمخدر مصرف میکند در مغز دوپامین ترشح میشود و همین عامل باعث افزایش تمرکز در ابتدای مصرف آن مواد مخدر یا سیگار میشود. در این شرایط فرد احساس رضایت زیادی میکند حال اینکه افراد باید دوپامین را به روش دیگری در مغز خود افزایش دهند این همان آگاهی است که افراد یک جامعه باید بدانند.
این روانپزشک درباره نوع برخورد با یک آسیب اجتماعی گفت: آسیبهای اجتماعی عموما سیال هستند و اگر درون یک جامعهای در آسیبی بسته میشود، در آسیب دیگری باز میشود. برای مثال خودکشی و طلاق در جامعه ما؛ طبق بررسیهای موجود با افزایش طلاق میزان خودکشی کاهش یافته است! این به این معنی نیست که برای کاهش خودکشی طلاق را افزایش دهیم به اعتقاد من باید عوامل مختلفی را در یک آسیب اجتماعی چون مصرف دخانیات در نظر گرفت مانند عوامل اجتماعی، بهداشتی، فرهنگی و اقتصادی که نقش زیربناییتری را دارند. آسیبی مانند اعتیاد به دخانیات شانس خودکشی افراد را دو برابر میکند، بنابراین باید ریشه این نوع اعتیاد را یافت تا بتوان از دیگر آسیبهای برخاسته از آن کم کرد.