Quantcast
Channel: خبرگزاری کتاب ايران (IBNA) - آخرين عناوين دانش‌ و سلامت :: نسخه کامل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 3792

وقتی به گذر زمان گوش می‌سپاریم، چه می‌شنویم؟

$
0
0
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، تا جایی که می‌دانیم، ارسطو نخستین کسی است که از خود پرسید: «زمان چیست؟» و به این نتیجه رسید که زمان، یعنی سنجش تغییرات. جهان پیوسته در تغییر است و ما به شمارش این تغییرات و سنجیدنشان می‌گوییم «زمان». نظریه ارسطو این‌طور به‌نظر می‌رسد: وقتی می‌پرسیم «کِی؟»از زمان حرف می‌زنیم. «کِی برمی‌گردی؟» پاسخ به پرسش «کِی؟» به چیزی اشاره دارد که اتفاق می‌افتد. «سه روز بعد برمی‌گردم» یعنی بین رفت و برگشتم، خورشید سه بار در آسمان دور زده است؛ به همین سادگی. پس اگر هیچ چیز تغییر نکند و هیچ حرکتی نباشد، آیا گذر زمان متوقف می‌شود؟ ارسطو معتقد بود که چنین است. اگر چیزی تغییر نکند، زمان نخواهد گذشت. چون زمان شیوه‌ای است که با کمک آن، موقعیت خودمان را نسبت به تغییرات مشخص می‌کنیم؛ مثلا موقعیت خودمان نسبت به شمارش روزها. زمان، سنجش تغییرات است. اگر تغییری نباشد، زمانی در کار نیست.   کتاب «سیر زمان» نوشته کارلو رووِلّی؛ فیزیکدان نظری ایتالیایی، سرپرست گروه گرانش کوانتومی در مرکز فیزیک نظری دانشگاه اکس مارسی است. او از بنیان‌گذاران نظریه گرانش کوانتومی حلقه و نویسنده کتاب‌های پرفروش بین‌المللی همچون «گفتارهایی از فیزیک»، «روی دیگر حقیقت» و «سیر زمان» است. این کتاب در سال جاری با ترجمه کامیاب تقی‌زاده از سوی انتشارات چترنگ چاپ و منتشر شد.   «فروریزش زمان»، «جهان بدون زمان» و «سرچشمه زمان» بخش‌های سه‌گانه این کتاب هستند. نویسنده در اثرش درباره موضوعاتی همچون از دست رفتن یکپارچگی، از دست رفتن جهت، پایان زمان حال، از دست رفتن استقلال، کوانتای زمان، جهان از رویدادها ساخته شده است نه از اشیاء، ناکافی بودن دستور زبان، دینامیک نسبی، زمان نادانی است، زاویه دید، حاصل خاص بودن، عطر مادلن و سرچشمه زمان بحث می‌کند.   ما ساکن زمانیم یا زمان ساکن ماست؟ «دست نگه می‌دارم و هیچ کاری نمی‌کنم. هیچ اتفاقی نمی‌افتد. به هیچ‌چیزی فکر نمی‌کنم. به گذر زمان گوش می‌سپارم. زمان این است، مأنوس و آشنا. ما را با خود می‌برد. زمان هجوم ثانیه‌ها، ساعت‌ها و سال‌هایی است که ما را به سوی زندگانی هل می‌دهد و سپس به عدم می‌کشاند... ما همانند ماهی‌هایی که در آب زندگی می‌کنند، ساکن زمانیم. وجود ما در زمان معنی پیدا می‌کند. موسیقی باوقار زمان ما را می‌پروراند، جهان را به رویمان می‌گشاید، به دردسرمان می‌اندازد، ما را می‌ترساند و می‌آرامد. جهان با کشش زمان، آینده را پدیدار می‌کند و با سیر زمان ماهیت خود را می‌یابد. در اساطیر هندو، رودخانه کیهان با تصویر مقدس شیوای رقصان نمایش داده می‌شود: رقص او جهان را در مسیرش هدایت می‌کند؛ رقصش گذر زمان است. چه چیز از این جریان، جهان شمول‌تر و بدیهی‌تر است؟ با وجود این، اوضاع پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. حقیقت معمولا با چیزی که به‌نظر می‌رسد، تفاوت دارد...   ذات زمان، احتمالا بزرگترین معمایی است که هنوز جوابش را نیافته‌ایم. رشته‌های مرموزی آن‌را به معماهای ناشناخته دیگر متصل می‌کند: ذات ذهن، سرچشمه جهان، سرنوشت سیاهچاله‌ها و سازوکار زندگی روی زمین. چیزی اساسی مدام ما را به ذات زمان برمی‌گرداند. کنجکاوی منشأ تمایل ما به دانش است و کشف اینکه زمان با چیزی که فکر می‌کردیم تفاوت دارد، هزاران پرسش برمی‌انگیزد. چرا گذشته را به یاد می‌آوریم، اما آینده را نه؟ آیا ما ساکن زمانیم یا زمان ساکن ماست؟ وقتی می‌گوییم زمان می‌گذرد، یعنی چه؟ چه چیزی زمان را به مشخصیت و فردیت ما پیوند می‌زند؟ وقتی به گذر زمان گوش می‌سپارم، چه می‌شنوم؟» ریتم شبانه‌روزی، یک منبع اساسی برای مفهوم زمان «از وقتی که توافق کردیم ساعت‌هایمان را هماهنگ کنیم تا وقتی که اینشتین فهمید این کار غیرممکن است، چند سال بیشتر طول نکشید. در هزاره پیش از ساعت‌ها، تنها راه اندازه‌گیری زمان، گذر روز و شب بود. آهنگ روز و شب، زندگی گیاهان و حیوانات را هم کنترل می‌کرد. ریتم روزانه در تمام طبیعت هویداست. نقش اساسی در زندگی دارد و به‌نظرم محتمل است در آغاز زندگی روی زمین هم نقشی کلیدی بازی کرده باشد، چون برای تنظیم یک سازوکار، نوسان لازم است. موجودات زنده پر از ساعت‌های مختلف هستند - مولکولی، عصبی، شیمیایی، هورمونی - و هر کدام کم‌وبیش با بقیه هماهنگ شده‌اند. حتی در ساختار بیوشیمی یک سلول هم سازوکارهای شیمیایی‌ای وجود دارد که به یک ریتم بیست‌وچهار ساعته وابسته است.   ریتم شبانه‌روزی یکی از اساسی‌ترین منابع ما برای مفهوم زمان است: شب از پی روز می‌آید و روز به دنبال شب. ما تپش‌های این ساعت بزرگ را می‌شماریم؛ روزها را می‌شماریم. در خودآگاهی باستانی انسان زمان، بیش از هر چیز، شمارش روزهاست. علاوه بر روزها، ما سال‌ها، فصل‌ها، چرخه ماه، نوسان‌های آونگ و دفعاتی که یک ساعت شنی را چرخانده‌‌ایم هم می‌شماریم. درک متعارفمان از زمان همین است: شمارش نحوه تغییر چیزها.» ساختار زمانی جهان با ادراک ما از آن فرق دارد «معمای زمان همیشه فکر ما را به خود مشغول کرده و احساسات ژرفی درونمان برانگیخته است. چنان ژرف که فیلسوف‌ها و ادیان را درگیر خود کرده است. باور دارم همان‌طور که «هانس رایشنباخ» در یکی از شفاف‌ترین کتاب‌هایی که درباره ذات زمان است «جهت زمان» گفته برای فرار از اضطراب حاصل از زمان بوده که «پارمنیدس» وجود خود را انکار می‌کند، «افلاطون» جهان مثل را در خیالات خود می‌سازد که بیرون از زمان وجود دارد و «هگل» از لحظه‌ای سخن می‌گوید که روح از بُعد زمان خارج می‌شود و خود را به تمامی می‌شناسد. برای فرار از این اضطراب، مفهوم «ابدیت» را ساخته‌ایم، جهانی عجیب خارج از زمان که دوست داریم باور کنیم خدایان یا خدا یا ارواح جاودان در آن سکونت دارند. برخورد عمیقا عاطفی ما با زمان، بیش از منطق یا خرد در ساخت مکاتب فلسفی نقش داشته است. رفتار عاطفی متضاد آن، یعنی ستایش زمان (مانند هراکلیوس یا برگسون) به همان اندازه در پیدایش فلسفه‌های بسیاری نقش داشته‌اند، اما اصلا ما را به شناخت زمان نزدیک‌تر نکرده‌اند. فیزیک کمک‌مان می‌کند تا به لایه‌های این معما نفوذ کنیم. نشان‌مان می‌دهد که ساختار زمانی جهان با ادراک ما از آن فرق دارد. امیدوارمان می‌سازد که فارغ از مهی که عواطف‌مان پدید می‌آورد، به مطالعه ذات زمان بپردازیم.»   نخستین چاپ کتاب «سیر زمان» در 174 صفحه با شمارگان یک‌هزار نسخه به بهای 24 هزار تومان از سوی انتشارات چترنگ راهی بازار نشر شده است.

Viewing all articles
Browse latest Browse all 3792

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>