به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، اختلال پرخوری یکی از اختلالات خوردن است که فرد مبتلا، بدون احساس گرسنگی یا نیاز به غذا، بهطور کنترلنشدهای، غذا مصرف میکند. رفتار پرخوری به دلایل مختلفی روی میدهد، اما بیشتر پس از پرخوری فرد دچار عذاب وجدان شدید میشود. ممکن است هیچ علامت فیزیکی آشکار مانند اضافه وزن یا چاقی نداشته باشید، ولی به این بیماری مبتلا باشید. اختلال پرخوری در صورت عدم تشخیص و درمان میتواند پیامدهای منفی بر سلامتی جسمی و روانی، تناسب اندام و اعتماد به نفس به همراه داشته باشد.
اگر در مدت زمانی کوتاه، بیشتر از حد طبیعی غذا مصرف میکنید و احساس میکنید هیچ مقاومتی در مقابل این میل اجباری و زودگذر ندارید، احتمالا به اختلال پرخوری مبتلا هستید... برای تشخیص این بیماری مزمن، فرد باید حداقل یک ماه و یک روز در هفته، نشانههای پرخوری را داشته باشد. اختلال پرخوری در زنان شایعتر از مردان است و سن بروز آن دوران نوجوانی و در سنین 20 سالگی است. همچنین این اختلال در طبقه اختلالات روانی طبقهبندی شده و برای درمان نیاز به مداخله تخصصی و روانشناسی دارد.
«دیوانه غذا»، روایت خودنوشت کاترین هانسن از سالها پرخوری و سپس مراحل درمان آن است. این کتاب در سه بخش تدوین شده که در بخش نخست نویسنده میگوید که چگونه پرخوری او هرسال بزرگتر شد. او در ادامه به نتایج رواندرمانیهای ناموفق و چگونگی غلبه بر پرخوری اشاره میکند. در بخش دوم، هانسن توضیح میدهد که پرخوری او به چه دلیلی بوده و چگونه شروع شده است. اینکه چگونه توانسته خیلی سریع و کامل خود را درمان کند. جوابهایی که او دریافت کرد، خیلی شگفتانگیز و بسیار متفاوتتر از چیزی بود که در رواندرمانیهای یاد گرفته بود. در بخش سوم، نویسنده به دلایل عدم موفقیت در درمانها مانند اعتماد به نفس کم، تصویر ضعیفی که از بدنش ساخته بود، مشکلاتی که همیشه با آنها زندگی میکرد، میپردازد و در ادامه روش داشتن یک رژیم نرمال را توضیح میدهد. او همچنین در کتابش، به کسانی که پرخوری میکنند و اختلالات غذایی دارند، راههایی را نشان میدهد.
کتاب «دیوانه غذا» در سال جاری با ترجمه غزاله لاری چاپ و روانه بازار نشر شده است.
پرخوری، راهحلی برای مقابله با مشکلات!
«در نوامبر سال 2007، دو و نیم سال بعد از اینکه پرخوری را متوقف کردم، دکترم را برای برخی از دردهای معدهام، ملاقات کردم. درباره برخی اختلالات غذایی که در گذشته داشتم با او صحبت کردم؛ چراکه فکر میکردم چندین سال پرخوری کردن ممکن است مشکلاتی را برای سیستم گوارشی من ایجاد کرده باشد. با وجود اینکه این موضوع که من مدت زیادی است که پرخوری نکردهام و دیگر پرخوری نمیکنم را، برایش روشن کرده بودم، با بیمیلی از من پرسید: آیا فکر میکنی اختلال غذاییت ...؟ و من حرفش را تمام کردم: واقعا از بین رفته است؟ و من به سوال خودم به سادگی جواب دادم: بله. او گفت: خیلی عالی است. پس احتمالا تحت درمان بودهای؟ و من پاسخ دادم: بله من مدتی تحت رواندرمانی بودم، اما بعد فهمیدم که این تنها یک عادت بوده است و ترکش کردم. نگاهی هیجانزده و شاید شکآلود در چهره دکتر مشاهده کردم. او گفت: خب، قطعا پرخوری تو بعضی از نیازهایت را برطرف کرده است. برطرف کردن نیازها... این کلمات من را برای لحظهای مدهوش کرد... احساس کردم در دفتر روانششناس نشستم.
آن زمان نوشتن کتابی را شروع کرده بودم، اما خیلی پیشرفت نداشت. آن روز، در دفتر دکتر، انگیزه جدیدی گرفتم. گفته دکتر باعث شد متوجه شوم که یک مشکل بزرگ در دیدگاهی که نسبت به پرخوری وجود دارد، است. نه فقط بین رواندرمانگرها و مراجعهکنندهها، بلکه بین افراد جامعه. امروزه، پرخوری بهصورت یک بیماری ناشی از مشکلات فیزیولوژی مثل افسردگی، استرس، کمبود اعتماد به نفس و تأثیر خانواده شناخته شده است. متخصصین، اختلالات غذایی و رفتارهای مخرب غذایی را ناشی از بحرانهای احساسی درونی درنظر میگیرند، درست مثل تبی که بعد از عفونت ایجاد میشود. یک مشکل ساختگی باعث میشود فرد، پرخوری را بهصورت راهحلی برای مقابله کردن با مشکلات و احساساتی که در زندگیاش نمیتواند با آنها مواجه شود، درنظر بگیرد. در این راه، اختلال غذایی بهعنوان برطرف کردن یک نیاز مهم و یا خالی شدن از آن درنظر گرفته میشود، به همین دلیل است که خیلیها معتقدند که پرخوری تنها راجع به خوردن غذا نیست و مشکلاتی آنرا ایجاد میکند.»
نخستین چاپ کتاب «دیوانه غذا» در 276 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه به بهای 56 هزار تومان از سوی انتشارات ارشدان راهی بازار نشر شده است.